- 3دقیقه زمان مطالعه
- 1402-02-21
فیلم Seven Years in Tibet 1997
هفت سال در تبت (به انگلیسی: Seven Years in Tibet) یک فیلم درام جنگی بیوگرافی آمریکایی به کارگردانی ژان ژاک آنود است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. این بر اساس خاطرات هاینریش هارر در سال 1952، کوهنورد اتریشی و گروهبان شوتستافل (SS) هفت سال در تبت، درباره تجربیات او در تبت بین سالهای 1944 و 1951 است. براد پیت و دیوید تیولیس، ستارههای Seven Years in Tibet، و آهنگهایی که توسط جان ویلیامز ساخته شده است. اجرای ویژه ای از نوازنده ویولن سل یو یو ما.
در این فیلم، هارر (پیت) و پیتر آفشنایتر (تیولیس) اتریشی در حال کوهنوردی در هند بریتانیایی دهه 1930 هستند. هنگامی که جنگ جهانی دوم در سال 1939 آغاز می شود، تابعیت آلمانی آنها منجر به زندانی شدن آنها در اردوگاه اسیران جنگی در دهرادون در هیمالیا می شود. در سال 1944، هارر و آفشنایتر از زندان فرار کردند و از مرز به تبت عبور کردند و از فلات مرتفع خائنانه عبور کردند. در آنجا، پس از اینکه در ابتدا دستور بازگشت به هند دریافت میشود، در شهر مقدس لهاسا مورد استقبال قرار میگیرند و در یک شیوه زندگی ناآشنا جذب میشوند. هارر با چهاردهمین دالایی لاما که هنوز پسر است آشنا می شود و یکی از معلمان او می شود. هاینریش در طول مدتی که با هم بودند دوست صمیمی رهبر معنوی جوان می شود. هارر و آفشنایتر تا نبرد چامدو در سال 1950 در این کشور می مانند.
خلاصه فیلم Seven Years in Tibet 1997:
در سال 1939، هاینریش هارر، کوهنورد اتریشی، همسر باردار خود را ترک میکند تا به پیتر آفشنایتر در تیمی بپیوندد که در تلاش برای صعود به قله نانگاپاربات در هند تحت حاکمیت بریتانیا (اکنون بخشی از پاکستان) است. هنگامی که جنگ جهانی دوم در سال 1939 آغاز می شود، آنها توسط مقامات انگلیسی به دلیل دشمن بیگانه بودن دستگیر می شوند. آنها در اردوگاه اسیران جنگی در دهرادون در کوهپایه های هیمالیا، در ایالت اوتاراکند امروزی هند، زندانی هستند. همسر هرر، اینگرید، که پسری به دنیا آورده است که او ندیده است، برای او اوراق طلاق از اتریش میفرستد که در آن زمان توسط آلمان نازی ضمیمه شده بود.
در سال 1944، هارر و آفشنایتر از زندان فرار کردند و به تبت رفتند. پس از اینکه در ابتدا توسط ملت منزوی طرد شدند، آنها موفق می شوند با لباس مبدل به شهر لهاسا، پایتخت تبت سفر کنند. در آنجا مهمان خانه دیپلمات تبتی کونگو تسارونگ می شوند. نگاوانگ جیگمه، مقام ارشد تبتی نیز با هدایایی از کت و شلوارهای سفارشی غربی با این دو خارجی دوستی می کند. آفشنایتر عاشق خیاط پما لاکی می شود و با او ازدواج می کند. هارر تصمیم می گیرد مجرد بماند، هم برای اینکه روی شغل جدید خود یعنی نقشه برداری از زمین تمرکز کند و هم از تجربه یک رابطه ناموفق دیگر جلوگیری کند.
در سال 1945، هارر قصد دارد با شنیدن پایان جنگ به اتریش بازگردد. اما پسرش رولف نامه ای سرد برای او می فرستد که در آن می گوید هرر پدرش نیست. این امر هارر را از ترک تبت باز می دارد. به زودی پس از آن، هارر به کاخ پوتالا دعوت می شود و چهاردهمین معلم دالایی لاما در جغرافیا، علم و فرهنگ غرب جهان می شود. هرر و دالایی لاما در نهایت با یکدیگر دوست می شوند.
در همین حال، روابط سیاسی با دولت جدید کمونیستی چین با برنامه ریزی برای حمله به تبت تیره می شود. نگاوانگ جیگمه ارتش تبت را در شهر مرزی چامدو رهبری می کند تا جلوی پیشروی ارتش آزادیبخش خلق را بگیرد. با این حال، او در نهایت تسلیم می شود و پس از نبرد یک طرفه چامدو، انبار مهمات تبتی را منفجر می کند.
در طی امضای معاهده، کونگو تسارونگ به هارر میگوید که اگر جیگمه تسلیحات را نابود نمیکرد، چریکهای تبتی میتوانستند گذرگاههای کوهستانی را برای ماهها یا حتی سالها حفظ کنند. به اندازه کافی برای درخواست کمک از کشورهای دیگر. او همچنین بیان می کند که برای تبتی ها، کاپیتولاسیون مانند حکم اعدام است. در حالی که چینی ها تبت را اشغال می کنند، هارر نگاوانگ جیگمه را به خاطر خیانت به کشورش محکوم می کند و دوستی آنها را پایان یافته است. هارر از شدت عصبانیت، با بازگرداندن ژاکتی که نگاوانگ جیگمه به او هدیه داده بود، مقام ارشد را تحقیر میکند. و همچنین با انداختن او روی زمین قبل از طوفان کردن.
هارر سعی می کند دالایی لاما را متقاعد کند که فرار کند، اما او قبول نمی کند و نمی خواهد مردم خود را رها کند. دالایی لاما هارر را تشویق می کند که به اتریش بازگردد و برای پسرش پدر شود. پس از مراسم بر تخت نشستن، که در آن دالایی لاما رسما به عنوان رهبر معنوی و دنیوی تبت بر تخت نشست، هارر در سال 1951 به اتریش باز می گردد.
پسر هارر، رولف، ابتدا از ملاقات با او امتناع می ورزد، اما هارر جعبه موسیقی را که دالایی لاما به او داده بود می گذارد و این علاقه پسر را برانگیخت. سال ها بعد، هارر و رولف (که اکنون یک نوجوان است) در حال کوه نوردی با هم دیده می شوند که نشان می دهد آنها رابطه خود را اصلاح کرده اند.