- 2دقیقه زمان مطالعه
- 1402-02-22
کتاب یک چمدان خاطره
نام کامل اثر:
یک چمدان خاطره
پدید آورنده:
سولماز اصل دینی
ناشر:
نسل روشن
شابک:
978-6226169943
تعداد صفحات:
368
موضوع:
سفرنامه
سال چاپ:
1397
زبان:
فارسی
تیراژ:
3000 نسخه
معرفی کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱
کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱ نوشته سولماز اصلدینی، سفرنامه جذاب و خواندنی او از سفر به کشورهای بسیاری در اروپا است.
دربارهی کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱
سولماز اصل دینی در کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱ مجموعهاز خاطرات سفرهایش را گردآوری و منتشر کرده است. در یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱ مجموعهای از خاطرات و رویدادهای سفر به کشورهای ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، اندونزی، هلند، آلمان، فنلاند، روسیه، استونی، دانمارک، سوئد، هند، گرجستان را میخوانیم.
کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم ؟
علاقهمندان به خواندن سفرنامه و دوستداران سفر از خواندن کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱ لذت میبرند.
بخشی از کتاب یک چمدان خاطره؛ سفرنامهی ۱
داستان سفر من از اونجایی شروع میشه که، روزی طبق معمول هر بعد از ظهر برای پیاده روی به باشگاه انقلاب رفته بودم، دیدم یه آژانسی داره تبلیغ تورهای تابستونی میکنه، تقریباً اواسط تیرماه بود و من چون قصد داشتم یه مسافرت تابستونی برم نزدیک رفتم تا اطلاعاتی بگیرم، آخه قرار بود با دوستم که اونم یه دختر همسن سلوا داشت بریم ترکیه (بدروم) تا رسیدم بیمقدمه گفتم: میتونم در مورد تور بدروم اطلاعاتی بگیرم؟
خانومی که پشت استند تبلیغاتی ایستاده بود خیلی سریع دو سه ورق داد دستم و گفت همه چیز اینجا نوشته شده، کاغذها رو گرفتم و برگشته بودم که در حال رفتن، نگاهی بهشون بندازم که یکهو همکار اون خانوم که یک آقای خوشرو و خوش برخوردی بود، گفت: راستی خانوم تورهای اروپایی ما رو هم ببینید و یک برگ گلاسه شده داد به دستم.
من خیال رفتن به اروپا را نداشتم اما برگه رو گرفتم و راه افتادم. یه نگاهی به تورهای مورد نظر انداختم، بعد از تقریباً نیم ساعت پیاده روی برای صرف یک قهوه پشت میزی نشستم و اینبار برگه تا شده تورهای اروپایی رو باز کردم، از اول شروع به خوندن کردم و یک لحظه شور و هیجانی سرا پام رو فرا گرفت.
کسایی که منو میشناسند میدونند من عاشق مسافرتم، از هر نوع سفری با هر وسیلهای با هر امکاناتی لذت میبرم، طوری که دوستام هیچوقت از من نمیپرسند فلان جا چطور بود یا خوش گذشت؟ چون معتقدند که من در توصیف خاطرات، مبالغه آمیز صحبت میکنم، مثلاً از یه پیک نیک چند ساعته بیرون شهر اونقدر با آب و تاب تعریف میکنم که همه تعجب میکنند ولی در اصل من اغراق نمیکنم بلکه همونقدر که لذت بردم تعریف میکنم، فکر میکنم این هم یه لطف خدادادیه که بتونم از مسافرت و طبیعت، کما اینکه کوچیک و از نظر بعضیها بیاهمیت باشه، اینقدر لذت ببرم.
یکی از آرزوهایی که همیشه داشتم یه سفر دریایی چند روزه و اقامت در کشتی بود، البته یه بار در هفت سالگی تجربه کروز داشتم و از یونان تا ایتالیا با کشتی رفته بودم و یک شب هم در کشتی خوابیده بودم اما الان که فکر میکنم به جز یک صحنه که روی عرشه کشتی توی شب تاریک کنار پدرم ایستاده و دستش رو محکم توی دستم فشار میدادم چیزی بخاطر ندارم با دیدن برنامه تورهای اروپایی بلافاصله تور ایتالیا یونان و یک شب کشتی کروز توجهم رو جلب کرد. عزمم رو جزم کردم که پیگیر این تور باشم و اگر بتونم برم ایتالیا و یونان، یک شب اقامت در کشتی باید خیلی جالب باشه از اون روز تقریباً یک ماه و نیم میگذره! امروز یکشنبه ۱۲ شهریور ساعت ۳: ۳۰ بامداد، من توی لیست مسافرای رم هستم اما نه یونانی در کاره و نه کشتی کروزی!!