یونان

برشی از سفرنامه یونان | نفرین بر یونان

نفرین بر یونان

بخشی از سفرنامه یونان : اولین باری بود که چنین اتفاقی را تجربه می‌کردم. در گرداب بلا گیر کرده بودم. تابستان سال ۲۰۱۳ بود که من زیر آفتاب سوزان آتن درحالی‌که آفتاب لب‌هایم را خشک کرده بود مشغول اجرای یکی از تورهای اروپاییم در یونان بودم. 

در بین مسافرانم زوجی با صورت‌های گل انداخته حضور داشتند. این زوج تازه نامزد کرده بودند و در حرف‌هایشان گل و بلبل به هم هدیه می‌دادند. از نگاه دخترک می‌توانستم بفهمم که اشتیاق زیادی برای زندگی جدیدش دارد ولی پسرک انگار در باغ نبود! 

چند روزی گذشت عکس‌ها و خاطراتی ثبت شد. بازدیدها انجام شد. 

در این بین از زمانی که وارد آتن شده بودیم پسر شدیداً به دنبال سیم کارت بود. او سوالاتی درباره مسافت بقیه کشورها و موقعیت مکانی آن‌ها و ایستگاه قطار می‌پرسید و من با خوش‌رویی راهنمایش می‌کردم.

روز پنجم صبح مجبور بودم که گروه را برای بازدید به جزیره کیتنوس kythnos که در نزدیکی شهر آتن بود ببرم. پسر (بهنام) حاضر به همراهی ما نشد و سردردش را بهانه کرد. او نامزدش را تنها فرستاد! 

بعد از بازدید از جزیره خسته و کوفته و بی‌حوصله به هتل برگشتیم. من درحالی‌که زیر دوش آب سرد ترانه‌های سرزمین مادریم را زمزمه می‌کردم و به خاطر سرد بودن آب به زمین و زمان فحش می‌دادم متوجه زنگ‌های مکرر تلفن اتاقم شدم! 

سریع خودم را جمع جور کردم و درحالی‌که آب از سر و بدنم چکه می‌کرد گوشی تلفن را برداشتم. صدای پشت تلفن‌ آشنا بود. دختر با هق‌هق و گریه می‌گفت: آقای بنیامین… آقای بنیامین… اون گذاشته رفته.

 

نیازی نبود چیز دیگری بگوید! چون من کاملاً حس کردم چه اتفاقی افتاده است! مثل آهن سردی بودم که رویش پتک سنگینی فرود آمده باشد! خانواده دختر به خاطر این که بهنام عشق سفر اروپا را داشت این سفر را تدارک دیده بودند و حتی ضمانت برگشت را در آژانس گذاشته بودند.

پسر با نوشتن نامه‌ای برای نامزدش معذرت خواسته بود و درحالی‌که سرنوشت یک شخص دیگری را خراب کرده بود به سمت رویای اروپایی‌‌اش رفته بود! 

از زمان تور دور روز گذشت. کل گروه بسیج شده بود که به دخترک کمک کنند تا شرایط روحی‌اش مساعد شود. من نگران خودکشی دختر بودم. دو روز آخر آن سفر برایم مانند ۲ سال گذشت.

بعد از سال‌ها که از آن ماجرا می‌گذرد هنوز که هنوز است صدای هق‌هق گریه‌های دخترک در گوش من موج می‌زند.

هیچ وقت برای خوشبختی خودمان باعث بدبختی دیگران نشویم! هیچ وقت…

این بخشی از سفرنامه یونان بود که امیدوارم برایتان جذاب بوده باشد.

سفرنامه

اپیزود ۱۰-۱: بهترین جاهایی که سفر کردم از کاپ تا کیپ کشور اتریش الماسهای آفریقایی

بیشتر بخوانید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد