سفر به هندوستان ایران چابهار فصل یک

اواخر فروردین بود خسته توی مترو به سمت منزل بودم چند روزی بفکر سفر بودم تا حسابی خستگی در کنم در ایام عید سرم شلوغ بود باید بخودمم میرسیدم گوشی توی دستم بود و داشتم میچرخیدم هدفم جنوب بود ولی گرما چالش خودش رو داشت ولی من تصمیمم رو گرفته بودم چند تا پیج اینستا رو دنبال میکردم که مال جنوب ایران بود بوشهر، کیش، قشم و چابهار انتخاب خودم از قبل کرده بودم باید جای جدیدی میرفتم با مردمانی ساده که از شروع اعتراضات مردم بیشتر شناخته بودنشون، تو همین فکرا بودم که استوری های رو دیدم همون صفحه ای که همیشه دنبال میکردم ، مدیر  شرکتش یه جون بود مال چابهار رفتم تو صفحش و در بگراندش نظرات مسافرایی ک با ایشون تور داشتن رو شنیدم هایلایتهاش چک کردم یه قسمت بود سفر مهمان انگار منم سفر کرده بودم با استوریها بش ک زنگ زدم ساعت ۱۱ شب بود تور کامل ازشون خواستم پرواز رفت و برگشت و هتل و گردشگری چابهار گردشگریش خودش یه سفره  و من مصمم بودم ب این سفر برم اونم تنها برای خانم توی ایران اعتماد بزرگترین چیزه و چون میخواستم برم چابهار نیتم این بود کل هزینه سفرم رو انجا انجام بدم و چون از قبل هم  با این پیج اشنا بودم مطمعن بودم کار بلده، و حرفه ای خصوصا عکس ک من عااااااشقشم کدوم خانمه عکس بدش بیاد 😁 خلاصه بمن گفتن تور بخوام هتل لاله با پرواز و گشت تقریبا ده میلیون ۳۵۰ هزار میشه ولی اگر همراه داشته باشم ، کمتر میشه دوست نداشتم ارامشم بهم بخوره پس تنها میرم مبلغ رو واریز کردم کلش رو براش من تا قبل واریزی فقط فامیلیش میدونستم حالا فهمیدم اسمشونم مهرداده بعد از واریز کارت ملی روخواستن ک اونم دادم و برام بلیط پرواز و کانفرم هتل رو ، یه چند دقیقه بعد برام ارسال کردن بلیط ها رو  تو واتساپ، ۵ روزی وقت داشتم یک جعبه شیرینی خریدم ک ب رسم ادب ببرم براشون ، چالش جالبی داشتم اولین سفر تنهایی. خیلی ها گفتن نرو چابهار امن نیست، من دلم ب دریا زده بودم، روز موعود رسید من سوار پرواز شدم و براشون پیام ک پروار کردم….