- 1دقیقه زمان مطالعه
- 1401-12-03
اپیزود ۴-۱: دور اروپا با پژو ۲۰۷ در ۸۰ روز – بخش دوم
در این قسمت، ادامه سفر هیجان انگیز من با پژو ۲۰۷ به دور اروپا رو دنبال میکنیم.
یکی از جذابیت های ماجرای سفر من، اتفاقات پیش بینی نشده و چالش هایی هست که در سفر با ماشین شخصی برایم پیش میاد، اما اون چیزی که باعث میشه در این راه طولانی ناامید نشم خوش بینی وباور به هدف ومسیرم هست.
قسمت دوم سفر ماجراجویانه بنیامین مارکو با ۲۰۷ به دور اروپا رو در این اپیزود دنبال کنید…
بخشی از این پادکست:
حتما قبل از گوش دادن به این اپیزود، قسمت اول پادکست دور اروپا با پژو در 80 روز را گوش دهید.
ما برگشتیم به همراه جهانگرد جسور داستانمون که دور اروپا رو با پژو در 80 روز در نوردید تو قسمت قبل بنیامنی واسمون تعریف کرد که اول مسیر تو جادهی قزوین یکم منصرف میشه ولی با یادآوری هدفش سرعتش رو بالا میبره و خودش رو به استانبول میرسونه شهری که یک روزی مبدا چالش ماجراجوییش بود الان فقط گذرگاهی برای رسیدن به بالاترین چالش زمان حالش شده به پشت سر که نگاه میکنه به همهی سختیا لبخند میزنه و میگه هیچ فکری نمیتونه من از آرزو دور نگه داره تو مرز یونان یکم سختگیری کردن و به قولی حس بد دادن ولی نذاشت انرژی بد ازشون بگیره و همچنان سر کیف جاده رو پیش رفت تو یک صبح دلانگیز و زیبا گوشی آیفون جدیدش فدای عکس از ساحل فوقالعاده شفاف یونان شد و گوشی رو به آب داد حتی گونی برنج و خشک شدنش هم چاره نکرد با ورود به ایتالیا متوجه شد که هم کلاهبرداری ماهر و باهوش داره هم میزبانانی خونگرم و مهربون بعد از گذراندن چند روزی تو منزل دوست ایتالیایی یا خانوادش ایتالیا رو با کمی دلتنگی به مقصد سوییس ترک میکنه ورود به سوییس واسش هزینهی شصت یوری برمیداره اولش خیلی خوشش نیومد ولی ظاهرا تو زوریخ معجزهای توسط فروشگاه اپل در انتظارشه
اگه از من بپرسید که توی زندگی چند بار معجزه رو از نزدیک حس قطعا میگم بدون استثنا در شهر زوریخ زمانی که موبایل جدید و از نمایندگی اپل با کلی خوششانسی گرفتم موبایلی که هم دوربینش خوب بود هم کیفیت خوبی داشت هم حافظه خیلی طولانی داشت تا من بتونم فیلمای خیلی خوبی رو روی اون ضبط کنم مث دیوونهها بودم میخندیدم دور خود میچرخید و با کل انرژی سوار ماشین شدم و از زوریخ به سمت شهر برن حرکت کردم
قبل از اینکه به شهر برن برسم کلی تحقیق دربارهی این شهر کرده بودم برن پایتخت سوییسه و جالب که فکر کنم پونصد ششصد هزار نفر بیشتر جمعیت نداره چندتا چیز جالب بود که برای من خیلی جذاب بود اولین خب خونهی انیشتن که در خیابان کارماگاس وجود داشت و بدون تردید موقعی که وارد شهر برن شدم مستقیما روی گوگل مپ آدرس خونهی انیشتین و زدم و رفتم جلوی خونهی انیشتین که در خیابون کارماگاس وسط خیابون کارماگاس وجود داشت و یک عکس بزرگی از انیشتین قدی در طبقهی دوم اون ساختمون که انیشتین وجود داشت پایینش هم یک کافه به این اسم که ما انیشتین میگیم خارجی ها انستاین میگن وجود داشت و خیلی دلم میخواست تو اون کافی قهوهای بخورم ولی به خاطر این که سفرهای من اکونونی و طولانی هست اجازه بهم نمیداد که هر کجا هر چیزی رو بخورم و باید فداکاری میکردم …
سخن آخر
در سفرنامه ها داستان های جالب و جذابی نهفته است که زمانی که می خوانیم یا می شنویم به راحتی میتوانیم به آن دنیا سفر کنیم و با شخصیت اصلی آن را همسفر شویم.
پادکست های بنیامین مارکو ما را به راحتی با سفرهای جذاب و هیجان انگیز خود همراه می کند و ما را همسفر خود قرار می دهد.