الماسهای آفریقایی

کتاب الماسهای آفریقایی تجربه سه سال سفر در کشورهای مختلف آفریقایی از سودان و اتیوپی و کنیا تا ماداگاسکار ، اوگاندا ، زیمباوه و چند کشور دیگر در قاره آفریقا است که در قالب یک کتاب سفرنامه گرد آمده است. ممکن است در مورد افرادی که شغلشان را رها کرده اند تا سفر کنند داستات های زیادی شنیده اید و شاید به نظر شما حتی عجیب و بیشتر شبیه به شوخی باشد اما واقعا هستند افرادی که شغلشان را مثل من رها میکنند و از دلبستگی های این چنینی دل می کنند تا سفر کنند.

220.000 تومان

با خرید این محصول 100 امتیاز بگیرید

توضیحات محصول

جهت اطلاعات بیشتر درمورد کتاب الماسهای آفریقایی، حتما صفحه زیر را مشاهده کنید:

مشاهده صفحه ویژه کتاب الماسهای آفریقایی

معرفی کتاب الماسهای آفریقایی:

.کتاب الماسهای آفریقایی تجربه سه سال سفر در کشورهای مختلف آفریقایی از سودان و اتیوپی و کنیا تا ماداگاسکار ، اوگاندا ، زیمباوه و چند کشور دیگر در قاره آفریقا است که در قالب یک کتاب سفرنامه گرد آمده است

ممکن است در مورد افرادی که شغلشان را رها کرده اند تا سفر کنند داستات های زیادی شنیده اید و شاید به نظر شما حتی عجیب و بیشتر شبیه به شوخی باشد اما واقعا هستند افرادی که شغلشان را مثل من رها میکنند و از دلبستگی های این چنینی دل می کنند تا سفر کنند

درباره بنیامین رضایی (نویسنده کتاب الماسهای آفریقایی)

بنیامین رضایی متولد تیر ماه سال1363 ، در کرج به دنیا اومدم. اول در رشته تربیت بدنی بعد در رشته گردشگری وارد دانشگاه شدم و تا امروز به بیش از ۸۵ تا کشور در ۴ قاره مختلف سفر کردم همیشه ماجراجویی بخشی از زندگیه من بوده و هست و خواهد بود چه موقعی که پول داشتم و‌ یا بی پول بودم همیشه این تو ذهن‌ من بود که یه روزی میخوام جهانگرد بشم و و این دنیای لعنتی رو‌ اونجوری که میخوام کشفش کنم.

سفر برای من یک درمانه ،سفر برای من یک رهایی هست ، یک خود شناسیه ! من و سفر مثل چای و‌ مربا ،نون و پنیر ،مثل بهار و‌ نارنج ، مثل آدم و هوا میمونیم‌ که نمیتونیم از هم جدا باشیم من در تابستان سال ۱۳۹۸ بزرگ ترین ریسک زندگیم رو انجام دادم و با ماشین شخصیم که یک خودرو ۲۰۷ پژو بود سفر دور اروپا رو شروع کردم و اول ایرانی بودم‌که با یک‌ ماشین ایرانی بعد از ۴۸ روز رانندگی به دورترین نقطه اروپا تنگه جبل اطارق رسیدم.

شعار من « سفر کن، ماجراجویی کن،عبادت کن و‌دنیا رو‌با چشم‌ خودت ببین»

از سال ۲۰۱۰ سفر کردن رو‌ از کشورهای آسیایی شروع کردم از چین ‌،مالزی تا هند ترکیه، دبی و..بعد به اروپا و‌ آفریقا و‌ قاره آمریکا سفر کردم.

و خاطره انگیز ترین سفرم در سال ۲۰۱۹ سفر با ماشین شخصی پژو‌۲۰۷ ، که در تاریخ ۱۴ تیر شروع شد بود که بعد از ۱۱۰ روز سفر در اروپا با ماشین پژو ۲۰۷ تولید داخل تونستم به اولین نفر در تاریخ باشم از تهران به دور ترین نقطه اروپا یعنی تنگه جبل الطارق در جنوب اسپانیا رسیدم.

 

بخش هایی از کتاب:

من نه داستایوفسکی هستم نه آلبر کامو، نه جلال آل احمدا من فقط یک دیوانه سفر هستم که خاطرات سفرهایم را برای شما روی کاغذ خط خطی میکنم. در سال ۲۰۱۶ برای اولین بار تصمیم گرفتم که به چند کشور در آفریقا سفر کنم و اولین کانال گردشگری ام را در تلگرام به اسم Ben in Africa) ایجاد کردم و آشنایان و اقوام را به زور و رشوه در این کانال عضو کردم که کل عضو شدگان در کانال آفریقای من به ۷۰ نفر هم نمی رسید! میدانستم که این فقط یک سفر نیست. یک چالش است و یک چیزی فراتر از یک ماجراست سفرم از کنیا و اتیوپی شروع شد و تا رواندا ادامه داشت و بعد از ۱۵ روز وقتی به تهران برگشتم تعداد اعضای کانالم در تلگرام به ۱۲۰ نفر رسیده بود هیجان عجیبی داشتم و خوشحال از اینکه ۵۰ عضو جدید در کانال سفر من اضافه شده است این کانال تلگرام نقطه شروع برای انتشار مطالب سفرم شد و الآن بسیار خرسندم که بعد از کلی سفر در قاره آفریقا و تلاش های شبانه من که گاهی تا عمق شب طول میکشید این کتاب در دستان شماست و افکارتان را نوازش میدهد زندگی من به دو بخش تقسیم شده است قبل از سفر به هند و آفریقا و بعد از سفر به هند و آفریقا و این کتاب چکیده ای از سفرها و تجربه های چند ساله من به نقاط مختلف در قاره آفریقاست که با ادبیانی ساده نوشته ام و شاید اشکالاتی هم داشته باشد، ولی شک ندارم بعد از خواندن کتاب روی به آفریقا سفر خواهید کرد و این قاره را با دیدگاهی تازه کشف خواهید کرد

 

کنیا:

علت اولین سفر به آفریقا (بخشی از کتاب الماسهای آفریقایی)

نزدیک به ۸ سال پیش در سفر معروفم به استانبول با دختری به اسم « تریسی » که اهل استراليا بـود در قطار آشـنـا شـدم ، ۳ روز طول کشـیـد تـا قطار از تبریز به استانبول برسد و داستان دلدادگی بـيـن مـا آن هـم از نـوع شدیدش در این ۳ روز پیش آمد . تریسی دختـر جوانی بود با موهای طلایی و دندان های خرگوشی که چشم هایی به رنگ اقیانوس داشت ، راهنمای تورهای ماجراجویی بود که گروهی را از استرالیا به چین برده بود که نور زمینی جاده ابریشم را اجرا کند . ایـن تـور از چـیـن آغاز می شد و بعد از گذشتن از کشورهای قرقیزستان ، تاجیکستان ، ازبکستان و ترکمنستان به ایران می رسید . در ایران گروه تریسی از تهران سوار قطار شده بود تا به استانبول برسند که در بین راه من در تبریز سوار قطاری شدم که قرار بود زندگی ام را تغییر بدهد . قطار به استانبول رسید و من و تریسی در همان چند روزی که در استانبول اقامت داشتیم توانستیم با خلق و خوی هم بیشتر آشـنـا شـويـم ولی تریسی به خاطر شرایط کاری اش مجبور به ترک استانبول شد ، و برگشت به کنیا تا چند وقتی در کنیا بماند ، بعدها یک شرکت توریستی در نایروبی راه اندازی کرد ، گاه گاهی نامه نگاری می کردیم ، مـن عصرهـا بـه کافی نت می رفتم و ساعت ها به عکس هایی که در اینترنت منتشر می کرد نگاه می کردم و برای خودم رؤیاپردازی می کردم و به خاطر هدف هایم هر روز تلاش بیشتری می کردم ، تا سختی های زندگی در استانبول به آرزوهای آینده ام آسیب نزند . یک روز در هـوای مه آلود استانبول فيس بوك لعنتی را باز کردم و عکس نامزدی تریسی را با یک مرد کنیایی دیدم و در حالی که ناخن های دستم را از شدت فشار عصبی می جویدم به لباس سفید رنگی که تریسی در عکس پوشیده بود خیره شدم که اشک از چشم هایم سرازیر شد . روزها برایم سخت شده بودند ، امیدهایم کمرنگ و دنیایم کوچک و آرزوهایم را بربادرفته می دیدم تا اینکه گذشت زمان و سفر کردن به من کمک کرد تا به خودم بیایم . – تا آن زمان هیچ فردی نتوانسته بود مثل تریسی در زندگی من تأثیرگذار باشد تریسی با اخلاق و رفتار بسیار خاصی که داشت در زمانی بسیار کوتاه تأثیرات عمیقی در الماس های آفریقایی زندگی من گذاشت و من همیشه از اینکه وارد داستان زندگی مـن شـد و افکارم را تغییر داد سپاسگزارم . بعد از سالها در حال خواندن سفرنامه ای درباره کنیا در یک وبلاگ انگلیسی زبان بودم و آن قـدر ايـن سـفرنامه برایم جذاب بـود کـه عـازم سـفـر بـه کـنـیـا شـدم ، قبل از سفر ایمیلی به تریسی ارسال کردم و گفتم که تصمیم دارم به کنیا سفر کنم و به دنبال تـور سفری چند روزه در کنیا هستم، که برایم یک توره ۵ روزه با اقامت در کمپ را با قیمت ۴۵۰ دلار رزرو کرد .صبح ساعت ۶ پرواز در نایروبی نشست و سـوار تاکسی شدم بعد از سال ها هیجـان دیـدن تریسی را داشتم . اصـلا برايـم مـهـم نـبـود چه اتفاقی قرار است بیفتد و هیچ برنامه خاصی در ذهنم نداشتم ، مثل بادی که خودش را در اقیانوس رهـا کـرده باشـد خـودم را رها کردم ، بعد از ورود به فرودگاه جومو کنیا تا به هاستلم که یک اکو کمپ بود و اقامت فقط داخل چادرهای بزرگ بود رسیدم ، هنـوز رسالت ایـن سـفر را درک نکرده بودم ، کـه مـن بـرای سفر به اینجا آمده ام بودم یا زنده کردن خاطرات تریسی ! تکلیفم بـا خـودم روشـن نـبـود ، قـرار بـود ساعت ۱۲ تریسی و خانواده اش را ببینم ، هر ۱۰ دقیقه ساعت مچی لعنتی ام نگاه می کردم ، بعـد از ۱۲ سـال مـن تريسي دقیقه دیدم ، را بچـه بـه بغـل بـا همان خنده های خرگوشی اما کمی جاافتاده در محوطه هاستل ، خط هایی روی صورتش وجـود داشـت كـه قـبـلا وجود نداشت ، آن قدر هیجان داشتم که نمی باید چه کار کنم ، خوش و بشی کردیم اما من از هولم هر چند ثانیه یک بار احوالش را ه برسیدم ، در رستوران هاستل قهوه ای سفارش دادیم و بعد ما اضافه شـد ، پسر دو ساله اش گابریل را از چند دقیقه همسر تریسی هم به جمع شکلاتی رنگ محصول استراليا و آفریقـا بـود بـه مـن معرفی کرد ، قهوه ای بـا هـم نـوش جان کردیم ، گپی کوتاه از گذشته ها و اتفاقات زدیم ، دوست داشتم در آن لحظه این جمله را به تریسی بگویم : « قشنگ ترین قسمت آشنایی ما اینجاست که من زمانی پیدایـت کـردم کـه اصـلا دنبال کسی نمی گشتم از همه خسته بـودم حال و حوصله هیچکسی را نداشتم و خـدا تـو را در بهترین زمان وارد زندگی ام کرد » و از تریسی بابت وجودش تشکر کردم ، تریسی نمی دانست که من برای چه چیزی از او تشکر می کردم، ولى من خوب میدانستم برای چه از او تشکر میکنم حالا به قدری ساکتم که انگار به درونم حکم آتش بس داده شده است. دیگر نه فکری در سر دارم نه عشقی در دل نه قلبی برای بخشیدن دارم و مثل آبی که در رودخانه جاری است آرام آرامم…..

دیدگاه ها

2 دیدگاه برای الماسهای آفریقایی

  1. کاربر سایت

    واقعا اولین نفری هستی که اینقدر با سفرهاش و اون دیدگاه زیباش با اون صدایه گیرایی که داری رو من تاثیر گذاشته و ای کاش از نظر مالی بتونم به جایگاهی برسم که از کارات و سفرهات الگو بگیرم و از تجربیاتت استفاده کنم و بزنم به دل سفر و داستان عشقت چون خودمم درد کشیده و عاشق بودم و هستم و به عشقم نرسیدم واقعا اشکم رو در اورد..باهمین انرژی ادامه بده داداش گلم چون به بودنت احتیاج داریم و تا چندسال دیگه هزاران بنیامین به وجود میاری که دنباله رویه کارات میشن به امیدموفقیتت و سالم و تندرست بودنت

    • ادمین سایت بنیامین رضایی

      ممنونم نیما جان. هرجا هستی برات آرزوی موفقیت دارم و ایمان داشته باش که می تونی به تک تک خواسته هات برسی

  2. محمود رضا طلوعی (مالک تایید شده)

    سلام خیای ممنون از کتاب ارزشمندتان ما کتاب را در کانال یوتوب و اینستا mabaketab با افتخار معرفی کردیم خوشحال می شویم نظرتان را در مورد معرفی کتاب عنوان کنید

    • ادمین سایت بنیامین رضایی

      با سلام خدمت شما جناب طلوعی عزیز
      ویدئو شما رو دیدیم و بسیار خرسندیم که از کتاب رضایت داشتید و معرفی کردید. ما هم به رسم ادب ویدئوتون رو استوری کردیم در پیج اصلی بنیامین تا بقیه عزیزان هم بتونن از این محتوا و دیگر محتواهای کانال یوتیوب تون استفاده کنن. موفق باشید

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد