- 4دقیقه زمان مطالعه
- 1402-01-30
سفرنامه برزیل
سفر سبز (برزیل)سفرنامه پیش رو حاصل سفری پرهیجان و خاطره انگیز از مسافری تنهاست به سرزمینی دوردست.
از ابتدایی ترین مراحل به تنهایی پیگیر مقدمات این سفر رویایی بودم.صبح 26 بهمن ماه 1390 بود ،روز تولدم.
با وجود اینکه سفارت قول مساعد برای ویزا داده بود اما هنوز نتوانسته بودم پاسپورتم را از سفارت تحویل بگیرم در حالیکه برای 28 بهمن بلیط هواپیما داشتم.
با اضطراب و نگرانی از آماده نبودن ویزا به سفارت رفتم.
می شد پاسپورت ویزا خورده ام را یک کادو تولد هم در نظر گرفت.
خلاصه دو روز بعد با پرواز ترکیش ایرلاین به استانبول رفتم و از آنجا مستقیم به سائوپائولو! مقصد من کشور فوتبال و قهوه! کشوری پهناور واقع در آمریکای جنوبی که پنجمین کشور دنیا از لحاظ مساحت و جمعیت است که با کشورهای اروگوئه، آرژانتین، پاراگوئه، بولیوی، پرو، کلمبیا، ونزوئلا، گویان، سورینام و گویان فرانسه هم مرز است.
در حقیقت، برزیل به جز اکوادور و شیلی با تمامی دیگر کشورهای آمریکای جنوبی مرز مشترک دارد.
با احتساب توقف دو ساعته در فرودگاه استانبول ،از تهران تا سائوپائولو 20 ساعت در مسیر بودم.
به وقت محلی ،نیم ساعت مانده به نیمه شب وارد فرودگاه بزرگ سائوپائولو شدم.
خیلی روی زبان انگلیسی حساب باز کرده بودم اما آنجا بود که فهمیدم مردم برزیل عموما زبان انگلیسی نمی دانند چون زبان اصلی آنها پرتغالی است.
به هر زحمتی بود از کسانی که کما بیش انگلیسی می دانستند راهنمایی گرفتم تا مقداری دلار را به پول رایج برزیل یعنی رئال ( که در زبان محلی به آن هییایس می گویند) تبدیل کنم.
نیمه شب شده بود. با اتوبوس های حمل و نقل فرودگاه به ترمینال اصلی شهر سائوپائولو رفتم تا از آنجا با اتوبوس دیگری به ریودوژانیرو بروم.
شب بعد بزرگ ترین و معروف ترین کارناوال دنیا در ریودوژانیرو آغاز میشد و از این رو من با ازدحام جمعیت برای سفر به ریو مواجه بودم.
از فرودگاه تا ترمینال 2 ساعت در اتوبوس های راحت برزیلیرو خوابیدم چون می دانستم تا روز بعد در مسیر خواهم بود واز اقامت در هتل های چند ستاره ی سائوپائولو خبری نیست.
در ترمینال به خاطر ازدحام جمعیت برای ساعت 5 صبح بلیط ریو پیدا کردم. تا ساعت 5 صبح نزدیک به 3 ساعت نمی توانستم از کنار چمدان هایم دور شوم یا آنها را نزد کسی بسپارم.این از تجربیات تنها سفر کردن است که شرایطی متفاوت را برای مسافر بوجود می آورد.
اتوبوس این مسیر هم بسیار راحت بود حتی سرویس بهداشتی هم داشت.
به علت ترافیک در راههای واصله به ریو ساعت 11 صبح به ریو رسیدم و در مسیر هم از مناظر زیبای این سرزمین سرسبز لذت بردم. در کل مسیر تابلوهای تبلیغاتی گروههای موسیقی کارناوال دیده می شد.
ریو دو ژانیرو(Rio de Janeiro)یکی از دوستان برزیلی من که قرار بود در مدت کارناوال مهمان او باشم به استقبالم آمده بود تا مرا با خود به نیتروی(Niterói) ببرد.
نیتروی منطقه ای است در ریو مثل شمیران که از تهران جدا نیست و هر دو با هم یک شهر به حساب می آیند. از ترمینال ریو به نیتروی دو راه مواصلاتی وجود دارد.یکی پلی است که از روی دریا به سمت نیتروی کشیده شده و دیگری کشتی های مسافربری که مسافران را در این مسیر جابجا می کتصاویری
ما با کشتی به نیتروی رفتیم.ویلای محل اقامتم ساده بود اما محیطی صمیمی داشت. با وجود خستگی سفر اما به شوق رسیدن به روز اول کارناوال فقط یک استحمام کوتاه کردم تا به مراسم کارناوال بروم.
من و دوستان برزیلی، کوبایی، ایرلندی و پرویی ام که همه برای رفتن به این کارناوال در منزل دوست مشترکمان جمع شده بودیم به سمت محله هایی رفتیم که در آنها کارناوال به راه می افتاد.
باید به این نکته اشاره کنم که در تعاملات بین دانشگاهی و مکاتبات از راه دور بود که با تمامی دوستان برزیلی که در این سفر از آنها یاد می کنم آشنا شدم.
کارناوال برزیل در واقع مراسم جشن با شکوهی است که در آن مردم شهر با لباسهای متفاوت و فانتزی به مدت یک هفته به شادی و پایکوبی می پردازند. مراسم در شهرهای سالوادرو و ریو پررونق تر است و جهانگردان بسیاری را سالانه جذب می کند.
البته در شهر ریو علاوه بر این کارناوال همگانی که در خیابانهای شهر برگزار می شود استادیومی هم مخصوص مراسم کارناوال در نظر گرفته شده که در آن مدارس رقص سامبا 4-5 شبانه روز با هم به رقابت می پردازند و هر مدرسه رقص یا هر گروه 2 ساعت فرصت اجرا و به نمایش درآوردن هنر خود را دارد.
این مراسم ویژه که سامبا دورما نام دارد به طور زنده از تلویزیون بعضی از کشورها پخش می شود.بلیط این مراسم بسیار گران است اما دست بر قضا پدر دوست برزیلی ما صاحب یکی از این مدارس بود و به رسم رفاقت با پسرش ،شب سوم بلیط رایگان استادیوم را به ما هدیه داد.
وسایل، لباسها، ماکت ها و مجسمه های مورد استفاده در سامبا دورما بی نظیر، پر ابهت و چشمگیر بود.
تعجب برانگیز تر اینکه تمامی این تجهیزات و دکورها و لباسها هر سال با مدل های جدید تری ساخته می شود و هر سال همه چیز از نو طراحی می شود.
جالب اینکه این گروه ها پس از اتمام مراسم 4 روز استراحت می کنند و بلافاصله برای کارناوال سال بعد خود را آماده می کنند.
به هر حال آنچه من دیدم همه عظمت بود و شکوه! به خصوص طراحی لباسها و تزیینات تجهیزات. غیر از کارناوال اصلی در شب های بعد هم به محله های اطراف که کارناوال های مردمی کوچکتر داشتند رفتیم و 4 روز اول اقامت در ریو به کارناوال گذشت.
تاکسی ها در برزیل بسیار گران هستند و ما به لطف راهنمایی های دوستمان با مترو و اتوبوس در شهر رفت و آمد می کردیم و اساسی ترین نیاز این رفت و آمدها آشنایی به زبان پرتغالی بود.با این شرایط برای اقامت دو ماهه ام در برزیل عزمم را جزم کردم وشروع کردم به یادگرفتن ضروریات زبان پرتغالی وتا جایی پیشرفت کردم که در اواخر سفرم می توانستم امورات خود را بگذرانم.
روز پنجم سفر تصمیم گرفتیم به دیدن مجسمه ی عظیم الجثه ی حضرت مسیح برویم.این مجسمه عظیم الجثه بر فراز قله ای بنا شده و یکی از عجایب هفت گانه جدید به شمار می رود. برای رسیدن به این قله بلیط رفت و برگشت با ماشین های ون را در دامنه ی کوه تهیه کردیم که مخصوص بازدید از این مجسمه هستند.
این ون ها در میانه ی راه کوهستانی برای لذت بردن از مناظر و قطعا عکاسی مدتی توقف داشتند و به راستی یکی از زیبا ترین مناظر کوه به دریا و شهر را دیدیم.
در محوطه ی این توقفگاه محلی برای فرود هلی کوپتر هم تعبیه شده بود چون بالای کوه و نزدیک مجسمه زمین همواری برای فرود هلی کوپتر وجود نداشت.
در همین توقف نیم ساعته به لوحی برخوردیم که بر روی آن خوش آمد گویی به چندین زبان حک شده بود. با دیدن کلمه ی خوش آمدید به زبان فارسی به وجد آمدم. بعد از طی این مسیریک ساعته به بالای قله رسیدیم.
برای رسیدن به مجسمه از پله برقی استفاده می شد و عظمت این پله ها به وضوح به چشم می آمد. استفاده از تکنولوژی بدون آسیب رساندن به محیط زیست وآثار تاریخی واقعا جای تحسین داشت.
وقتی دیدم در محوطه ی اطراف مجسمه همه در حالت خوابیده بر روی زمین عکاسی می کنند تعجب کردم اما وقتی دوربین خودم را دستم گرفتم تا عکسی از مجسمه بیندازم تازه دستم آمد که ماجرا از چه قرار است.
بله آنقدر این مجسمه بزرگ و با عظمت است که فقط در حالت خوابیده می توان نمای کاملی از آن را در کادر دوربین داشت! عکسی هم از مجسمه گرفتم که نشان می دهد که طول هلی کوپتر در عرض دستان مجسمه قرار می گیرد.
وبه ایران برگشتیم.
در قسمت دوم این سفرنامه می توانید برزیل را به خوبی بشناسید و تجربه کنید.