سفرنامه ی اروپا

سفرنامه ی اروپا

نام کامل اثر:

کتاب سفرنامه ی اروپا

پدید آورنده:

فئودورمیخائیلوویچ داستایوسکی، مانا رجب‌زاده، یلدا بیدختی‌نژاد

ناشر:

برج وابسته به شرکت برج فرازان فکر و اندیشه

شابک:

9786225696037

تعداد صفحات:

112

موضوع:

سفرنامه

سال چاپ:

1401

زبان:

فارسی

تیراژ:

3000 نسخه

رده بندی دیوی:

914/0428

کتاب سفرنامه ی اروپا: سال‌ها بود که فئودور میخائیلوویچ درگیر صرع بود – بیماری‌ای که تاریخ کم‌وبیش اثبات کرده بیماری نخبگان است انگار – پزشکان معتقد بودند رفتن به اروپای غربی می‌تواند کمک‌حال درمان نویسنده‌ی بزرگ همه‌ی دوران‌ها باشد و او نیز به مانند بیماری گوش‌به‌حرف، راهی این سفر دور اروپا شد تا شاید که درمان ممکن شود. سفر به وین، برلین، پاریس، میلان، فلورانس، لندن و … همانا و نوشتن مجموعه‌ای شگفت از صریح‌ترین و شورانگیزترین یاددداشت‌های سفرنامه‌ای تاریخ نیز همان! کتاب «سفرنامه‌ی اروپا: تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی» شرح و وصف داستایفسکی از دیده‌ها و شنیده‌هایش در اقصی نقاط اروپای نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم است، درحالی‌که به طعنه در ابتدای کتاب می‌گوید که روس‌ها از بس به اروپای غربی فکر کرده‌اند و درباره‌اش خوانده‌اند که خیلی بیشتر از روسیه‌ درباره‌اش می‌دانند و نیازی به دانسته‌های بیشتری ندارند! این طعنه‌ی ابتدایی در ادامه‌ی کتاب است که رنگ و معنایش هویدا شده و داستایفسکی با شدت و صراحتی مثالی از لابه‌لای آن‌چه در سفر از سر گذرانده، حیرت و وابستگی و علقه‌ی روس‌ها به غرب را پیش کشیده و تازیانه می‌زند. نویسنده در یادداشت‌های سفرنامه‌ی اروپا به همه‌ی نمودهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه‌اش حمله کرده و از کلیاتی هم‌چون لیبرالیسم و سوسیالیسم گرفته تا جزئیاتی مثل خوی زنان و مردان پاریسی را زیر تیغ می‌برد. با همین رویه است که این نوشته‌ها به سند انتقادی ارزشمندی از زندگی انسان سفیدپوست غربی قرن نوزدهمی تبدیل شده‌اند و پس‌از قریب به دو سده هم‌چنان خواندنی‌اند.

درباره نویسنده:
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد.

بخشی از کتاب:

 خلاصه بگویم، عطش سیری ناپذیر دیدن چیزها و جاهای جدید به جانم افتاده بود، عطش ساختن پانوراماهای کلی و ترکیبی، عطش تأثیرگذاری مناظر و چشم اندازها. بعد از این اعترافات، چه انتظاری از من دارید؟ چه برایتان تعریف کنم؟ چه تصویری بسازم؟ چه توصیفی بکنم؟ یک نمای پانوراما؟ چیزی که پرنده در پروازش می بیند؟ اما آخر خودتان اولین نفری خواهید بود که به من می گویید: خیلی بلند پریده ای.»

اپیزود ۵-۱ : زندگی تو قبیله های آفریقا چجوریه قبرس سفرنامه برزیل الماسهای آفریقایی

دیدگاهتان را بنویسید

با ثبت هر دیدگاه ۲۰ الماس بگیرید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد