- 5دقیقه زمان مطالعه
- 1401-11-23
اپیزود ۲-۱ :به دنبال رنگ و بوی هند-سفری به دنیای فرهنگ و غذای هندی
در این اپیزود از پادکست، همراه با من به سفری بی نظیر به هند خواهید رفت تا فرهنگ و تنوع فرهنگی، غذا و داستان های هند را کشف کنید. از آبراهه های مقدس و معابد بزرگ هند تا شهرهای بزرگ و بازارهای پر رونق، همه در این سفر برای شما به چشم می خورد. همچنین، شما با نوشیدنی های محلی، پیچیدنی های خوشمزه و غذاهای هندی فوق العاده آشنا خواهید شد و تجربه بی نظیری از رنگ و بوی هند خواهید داشت. در این پادکست، چگونگی برخورداری از یک سفر فوق العاده به دنیای فرهنگ و غذای هندی را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
بخشی از این پادکست:
درود بر عاشقان سفر
بنیامین رضایی هستم جهانگردی که خاطراتشو کتاب میکنه و در این پادکست میخوام دربارهی سفری که به هند داشتم تجربیاتم با شما به اشتراک بزارم دقیقا پارسال بود که تصمیم گرفتم سفری به هندوستان داشته باشم خب شیش سال پیش یه سفری به بمبئی داشتم یه سفر چند روزه بود ولی اون سفری نبود که من اغنا کنه خیلی رویاپردازی کردم و هیچ موقع یادم نمیره تو یه روز بارونی توی ونکوور توی یه خونه من اتاقی رو اجاره کرده بودم خونه من بالکن داشت و فصل پاییز هم بود این جور که بارون داشت میومد به فکرم زده بود که برم هندوستان، برم هندوستان ماجراجویی کنم از این بارونی که پی در پی تو این شهر نمناک میباره دیگه خسته شده بودم و متاسفانه بعضی از شهرها اسم و رسم خیلی بزرگی دارن ولی زمانی که شما میرید داخلش زندگی میکنید میبینید که نه اون چیزی که مردم میگن و تو تجربه میکنی خیلی فرق داره مثل زندگی در یه قسمتی از کانادا بود که برایمان اتفاق افتاد نکتهی بعدی که میخواستم بهتون دربارهی سفر به هندوستان بگم خلاصه برگشت از کانادا به ایران بعد از اون مدت سفارتخانهها بسته بود بعد شنیدم که سفارتخانهها باز شده یه تور اروپایی داشتن اون رو اجرا کردم بعد از اون شنیدم که هندوستان ویزاش اوپن شده رفتیم سفارت انگشتنگاری کردیم دو هفته طول کشید فکر کنم نزدیک به صد صد و خوردهای هزینهی ویزا شد و با یه ایرلاین فکر کنم قطری بود من بالاخره رسیدم به شهری که دوست داشتم و کشوری که دوست داشتم توش واقعا زندگی رو به یک نوع دیگهای تجربه کنم من بلیط به بمبئی بود برای پرجمعیتترین شهر هندوستان میدونید که هندوستان بالغ بر یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر جمعیت داره پایتختش دهلی نو هست ولی پرجمعیتترین شهرش بمبئی یک شهر شلوغ یه جورایی بیقانون یه جورایی ساده پر از آدمهای فقیر پر از توک توکای ریشگاههای هندی توی خیابوناش گاوها داشتن چپ و راست میکردن معابد مردم نارنجی پوش و برام این مساله جذاب بود کلا دیدن تضادها تو دنیا برای من خیلی جذاب یه خورده جلوتر رفتم اولین جایی که دوست داشتم ببینم خب گیت آف ایندیا یا دروازه هند بود هتلی که هم که گرفته بودم نزدیک دروازه هند بود یه هتل نسبتا داغون و معمولی چون خیلی هتلهای خیلی خاصشون گرون بود و من هم میخواستم این کشور رو یک ماه ببینم چون ویزای منم یک ماهه بود رفتم هتل خبری از دوش نبود خلاصه کولر گذاشتم اومدم شهر کشف کنم برای خودم رفتم گیت آف ایندیا یا دروازهی هند اونجا برام یه چیز جالبی بود که مردم از همه جای هند میومدن جلوی این دروازه وایمیستادن و برای یادگاری هم که شده یه عکسی به همراه خانمشون یا خودشون میگرفتند یعنی سمبل شهر بمبئی دروازهی هندوستان یا گیت آف ایندیا هستش که میگن …